بررسی علت تغییرات سود عملیاتی "رافزا"
به گزارش کدال نگر بورس 24، شرکت رایان هم افزا در خصوص تغییرات بیش از 30 درصدی سود عملیاتی دوره 6 ماهه منتهی به 31 شهریور 1403 نسبت به دوره مشابه سال قبل توضیحاتی ارائه نمود.
اراده نظام مقدس جمهوری اسلامی برای استفاده از فرصت قومیت ها و ارج نهادن به قومیت ها در اصل 15 قانون اساسی به صورت کامل مشهود است.
آنچه از نص صریح قانون در اصل 15 برمی آید مفهوم جامعی از یک نگرش هم گرا در جغرافیای کشور در کنار ارج نهادن به قومیت ها مطرح است .
در اصل 15 قانون اساسی، زبان و خط رسمی مشترک همه مردم است و به طور مشخص اسناد و مکاتبات و کتب درسی باید با زبان فارسی نگارش شود؛ ولی منعی در استفاده از زبان های محلی و قومی وجود ندارد .
در سال 1396، ادبیات ترکی آذری در قالب یک درس دو واحدی در دانشگاه شهید مدنی آذربایجان ارائه شد که اتفاقا متقاضی چندانی هم نداشت و در طی چند سال اخیر این درس در دانشگاه تبریز نیز ارائه می شود .
این امر که با موافقت وزارت علوم صورت گرفت نشان گر وجود ظرفیت در کشور برای تحقق اصل 15 است .
تضعیف زبان مادری اقوام، تقویت جبهه تفرقه افکنان استشاید سؤال این باشد که اگر این ظرفیت وجود دارد و اتفاقا عملیاتی هم می شود پس چه چیزی مورد مطالبه ترک زبانان قرار گرفته است؟
آنچه به عنوان زبان مادری مورد مطالبه واقع می شود، حاصل برداشتی نادرست از قانون و تفاوت معنایی ادبیات با زبان است .
تدریس ادبیات محلی و قومی در کنار زبان فارسی آزاد است، این مهم به این معنا است که آموزش و استفاده از زبان فارسی به عنوان زبان رسمی کشور در همه جغرافیای کشور الزامی بوده و در کنار آن، ادبیات محلی و قومی آزاد است و اقوام این اختیار را دارند که ادبیات خود را نیز در کنار زبان رسمی کشور تحصیل کنند .
حال باید توجه داشت که نکته مهم قابل پرداخت در این خصوص، تفاوت زبان و ادبیات است؛ زبان به عنوان یک مهارت ذهنی و یک نظام است که هدف اصلی آن ایجاد ارتباط میان انسان ها است. زمانی که واژه ها و جمله ها در خدمت ارتباط میان انسان ها قرار می گیرند و تمام هم وغم گوینده یا نویسنده، انتقال پیام است، از زبان بهره گرفته ایم. هرگاه در فکر یافتن روشی باشیم تا تأثیرگذارتر و زیباتر سخن بگوییم، ادبیات پدید می آید. ادبیات، شکل هنری و زیبای زبان است. حالا به نظر می رسد وقتی متن قانون بر ادبیات زبان های محلی و قومی اشاره دارد، مسئله زبان نیز یک امر پذیرفته شده است و مطالبه.ای در این خصوص محلی از اعراب ندارد .
نکته مهم دیگر ناظر بر منطقه آذربایجان این است که قبل از هر اتفاقی در منطقه ضرورت دارد مرزبندی صریح و مشخصی از تنوع و نوع مطالبات صورت گیرد. جریانات مختلف حاضر در منطقه آذربایجان هرکدام نسبت به اهداف تشکیلاتی یا جریانی خود پیگیر مطالباتی هستند تا نقش خود را چه به لحاظ سیاسی چه به لحاظ هویتی ایفا کنند. اما نکته مهم تر اینکه باید توجه داشت؛ وجه اشتراک مطالبات جریانات چیست و اگر جریانات مختلف مطالبه مشترکی دارند دنبال چه بهره برداری برای اهداف اختصاصی خود هستند؟
پرواضح است که حمایت تمام قد جریان پان ترکیسم از اصل 15 قانون اساسی جمهوری اسلامی نه از روی تقید به قانون کشور بوده و نه به دنبال تحقق مطالبه مردمی است. اراده نظام مقدس جمهوری اسلامی برای استفاده از فرصت قومیت ها و ارج نهادن به قومیت ها در اصل 15 به صورت کامل مشهود است اما نباید از ظرفیت جریانات واگرا غافل شد؛ جریاناتی که از هر مطالبه پیرامونی برای واگرایی از مرکز استفاده می کنند.
روی دیگر ماجرا نگرش سنجی دقیق و میدانی از مردم است. مطالبه ای ارزش پرداخت و تحقق دارد که از سوی قاطبه مردم صورت گیرد؛ به طور واقع چند درصد از مردم آذربایجان مطالبه اصل 15 را دارند؟
در دسته بندی اولویت های مردم آموزش زبان مادری در کدام مرتبه است؟ و به طور مشخص، اگر بخواهیم مطالبات هویتی را بررسی کنیم مردم ولایت مدار آذربایجان با روحیه استکبارستیزی خود که تاریخ نیز گواه است به دنبال تقویت هویت شیعی و ایرانی و انقلابی خود هستند و این مورد بعد از جنایات رژیم صهیونیستی در غزه بسیار مشهود است .
انتهای پیام/
{{name}}
{{content}}